*کامران رحمتی
نظام شهرنشینی امروز و الزامات آن به دنبال توسعه شهرها و افزایش جمعیت، نیازمند توسعه پایدار شهری و برنامهریزی و مدیریت کارآمد است. به عبارت دیگر مسائل و پیچیدگیهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی نیازمند مدیریت جامع شهری و برنامهریزی فراگیر برای دوام و ارتقاء کیفیتهای سکونت شهری است و این موضوع مدیریت، سامان شهرها را به یکی از اهداف اصلی دولتها بدل کرده است. نظام مدیریتی شهری امروز به دنبال تأمین رفاه و منافع شهروندی، نیازمند تشکیلات وسیعی است که همسو با برنامهها و طرحهای توسعه شهری میتواند مسائل و نیازهای شهروندان در حوزههای مختلف از جمله توسعه و نگهداشت زیرساختهای شهری را پاسخگو باشد.
چنین اهدافی در راستای تحقق توسعه پایدار شهری و در گرو برنامهریزی مطلوب، ارتباطات مؤثر و گسترده هدایت، رهبری و نظارت منطبق بر جهانبینی همسو با آرمان شهر اسلامی در نظر گرفته شود. این دیدگاه بخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی با در نظر گرفتن ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی شهرهای ایران همراه با عدالت اجتماعی، اقتصادی و توسعهی منطبق برآموزههای دینی و مذهبی از اهمیت مضاعفی برخوردار بوده است.
در فضای حاکم کنونی در کشور و پس از گذر از دهه چهارم انقلاب و با بررسی و تحلیل دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی، با نگاه به اهداف پیشرو انقلاب میتوان رهیافتهای نظام مدیریت شهری برای آینده را مرور و برنامهریزی کرد. در چنین شرایطی رهبر حکیم نظام جمهوری اسلامی با تبیین بیانیهای تحت عنوان “گام دوم انقلاب” ضمن ارائه دستاوردهای چهار دهه گذشته و پیشرفتهای خیرهکننده انقلاب اسلامی، عرصه و مقطع زمانی کنونی را به عنوان نقطه عطف و فصلی جدید در عرصه نظام مقدس جمهوری اسلامی در کشور برشمردند که میبایست رو به مسیر نیل به آرمانهای بزرگ در ایجاد تمدن نوین اسلامی گام بردارد. از این رو شهرها به عنوان عرصه اجتماعی بهروز تمدن بشری به خصوص در پرتو زندگی اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار خواهند بود. به عبارت بهتر با پشت سر گذاشتن گام اول انقلاب لازم است تا با شناخت ضعفها و تهدیدهای پیش روی توسعه پایدار کشور، در گام دوم انقلاب با کشف و شناخت فرصتها با برنامهریزی و اتخاذ سیاستهای دقیق و درست در تمامی زمینهها در جهت دستیابی به اهداف غایی انقلاب اسلامی و تعالی جامعه ایرانی گام برداشت.
پروژههای عمرانی یکی از بخشهای با پتانسیل بالا برای رشد و حرکت اقتصادی کشور است. مطالعات نشان میدهد که تحریک ساخت و سازهای شهری میتواند موجب تغییرات قابل توجهی در کل اقتصاد کشور شود، زیرا زیرساختهای شهری شاخصهای پیوند پیشین و پسین بزرگی با صنایع و فعالیتهای دیگر دارد.
از طرفی کفایت دانش و فناوریهای داخلی در ساخت و ساز و تنوع و فراوانی مصالح تولید داخلی و عدم وابستگی به واردات، این بخش را به یک بخش مستقل تبدیل کرده است که میتواند به صورت پیشران در صف اول تولید و کمک به حرکت سایر صنایع، باعث افزایش اشتغال و کمک به نیروی کار و رشد اقتصادی کشور شود.