به گزارش وطن شهر و به نقل از اکو ۳۶۵، بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
صنعت هستهای هم از لحاظ پیشرفت و تواناییهای کشور در عرصههای فنی، اقتصادی، سلامت، غیره که آبرو میبخشد به کشور و زندگی را برای مردم بهتر میکند، هم از این جهت دارای اهمیت است، هم از جهت وزن سیاسی جهانی و بینالمللی برای کشور.
جهت سوم از لحاظ روحیهی اعتماد به نفس ملی است.
این کار شما درست نقطهی مقابل حرکت دشمن است. یعنی روح امید را، روح اعتماد به نفس را در ملت تزریق میکند.
حقیقت دیگر، نامطمئن بودن طرفهای ما و مخالفین ما در وعدههایشان است. تا حالا در این سالهای متمادی-حالا آنهایی که از شماها سابقهی بیشتری در این هستهای دارید، توجه دارید که به چه چیزهایی من اشاره میکنم- وعدههای زیادی در بخشهای مختلف، چه دولتهایی که طرف مذاکرهی ما بودند، چه خود آژانس، وعدههایی دادند و به آن وعدهها عمل نکردند، بارها، وعدههای غیرقابل تحقق، بیاعتمادی؛ پس بنابراین یکی از دستاوردهای این چالش بیستساله هم همین است که ما فهمیدیم که به وعدههای اینها، به حرفهای اینها نمیشود اعتماد کرد. اینها دستاوردهای مهمی است، اینها را مهم بدانید. ما خیلی جاها ضربه خوردیم برای خاطر همین اعتمادهای بیجا. اینکه یک ملت، مسئولین یک کشور، بدانند، بفهمند، که کجا باید اعتماد کنند، کجا نباید اعتماد کنند، این خیلی مهم است؛ این را ما فهمیدیم، ما در این بیست سال، فهمیدیم که چه کسانی قابل اعتمادند، چه کسانی قابل اعتماد نیستند.
صنعت هستهای یکی از مؤلفههای اساسی و مهم قدرت کشور و اعتبار کشور و قوّت و قدرت کشور است. اگر شما ایران قوی میخواهید، هر کس ایران را دوست دارد، هر کس جمهوری اسلامی را دوست دارد، هر کس ملت را دوست دارد و قوّت این کشور را میطلبد بایستی به این بخش از تلاش و فعالیت علمی و تحقیقاتی و صنعتی و کاری که اینجا انجام میگیرد اهمیت بدهد و برایش اعتبار قائل بشود. علت تمرکز دشمنان روی انرژی هستهای هم همین است.
این چالشی که بیست سال است ما با دشمنانمان بر سر قضیهی هستهای داریم حقایقی را هم روشن کرد این چالش بیست ساله، چند حقیقت را روشن کرده؛ اولین حقیقت این است که توانایی و استعداد خارقالعادهی جوانهای ما را نشان داد.
اینها همه در حال تحریم انجام گرفته، در حال تهدید انجام گرفته، دائماً دانشمندان ما تهدید شدند، دانشمندان ما ترور شدند، بعضیها ترور شدند بعضیها تهدید به ترور شدند در عین حال این پیشرفتها حاصل شده پس ما از لحاظ منابع انسانی فوقالعادهایم.
حقیقت دیگری که [در چالش بیست ساله هستهای] دیده شد منطق غیر انسانی و غیر منصفانه و زورگویانهی مخالفین ما بود. یعنی فراتر از قراردادهای پادمانی رائج در دنیا توقعات دارند از کشور ما، زورگویی میکنند. فلان کار را نکنید، فلان کار را نکنید. از سطح زمین، آنطرفتر نروید برای تشکیلاتتان؛ خب، چرا؟ اگر شما مرض ندارید، غرض ندارید، تهدید نمیخواهید بکنید چرا میترسید از اینکه ما در فلان نقطهی آسیبناپذیر تأسیسات داشته باشیم؟
یک حقیقت دیگر نامطمئن بودن طرفهای ما و مخالفین ما در وعدههایشان [است] وعدههای زیادی در بخشهای مختلف، چه دولتهایی که طرف مذاکرهی ما بودند چه خود آژانس، دادند [اما] به آن وعدهها عمل نکردند.
بنابراین یکی از دستاوردهای این چالش بیست ساله هم همین است که ما فهمیدیم که به وعدههای اینها و حرفهای اینها نمیشود اعتماد کرد.
از ظرفیت دانش هستهای بایست استفاده کرد برای بخشهای مختلف زندگی مردم. سر ریز بحث هستهای برای صنعت، برای سلامت، برای کشاورزی، برای محیط زیست، برای آب شیرینکن، برای درمان بیماریها برای همه چیز در جامعه مفید است. این را اهمیت بدهید، دنبال بکنید زندگی مردم را برخوردار کنید از پیشرفت علمی مربوط به صنعت هستهای. در همهی بخشهای زندگی مردم این صنعت میتواند حضور مؤثر و مفید داشته باشد.
توصیهی دیگر این است که محصولات و خدمات هستهای تجاریسازی بشود.
این پیشرفتهای ما بازارهای خوبی در دنیا دارد و میتوان برای اقتصاد کشور، برای درآمد کشور میتوان واقعاً استفاده کرد. با کشورهای همسو که با ما معارضهای در این قضیه ندارند همکاری بشود.
الان حدود هزار مگاوات ما از برق هستهای داریم استفاده میکنیم و طراحی برای بیشترش هم هست اما هدف بیست هزار مگاوات است؛ از حدود هشتاد نود هزار مگاواتی که کشور در مثلاً آیندهی متوسط در میان مدت احتیاج دارد حتماً بیست هزار مگاواتش باید هستهای باشد. هم صرفهی مالی دارد هم صرفهی زیستی دارد هم صرفهی محیطی دارد؛ این را بطور جدّی و به صورت برنامهریزی شده دنبال بکنید.
روی نیروگاههای توان پایین، کمظرفیت کار بشود.
شنیدم در دنیا معمول این است که بیشتر روی نیروگاههای با ظرفیت پایین کار میکنند، صد مگاوات، دویست مگاوات حتی کمتر از صد مگاوات.
ما برای بخشهای مختلف به این ظرفیتها یعنی نیروگاههای کم توان و کم ظرفیت احتیاج داریم.
در حادثهی رنسانس اساسیترین خطی که وجود داشت، تقابل علم و دین بود. یعنی میخواستند بگویند اگر میخواهید از لحاظ علمی پیشرفت کنید دین و معنویت و اینها را بگذارید کنار. این مهمترین یا یکی از مهمترین خطوط اصلی حرکت غربیها در رنسانس بود. چهارصد، پانصد سال میگذرد از این حادثه. امروز در کشور جمهوری اسلامی که کشور معنویت است، جمهوری اسلامی است. مهمترین کارهای علمی دارد انجام میگیرد در رقابت با کسانی که سالهای متمادی است در این رشتههای علمی دارند کار میکنند. چه کسانی دارند این کار را پیش میبرند؟ جوانان مؤمن. فخریزاده و شهریاری نماز شب خوان، اینها دارند پیش میبرند کار را. یعنی علم و معنویت اینجور به هم آمیخته شده.