رسانهها خبر از مرگ مغزی آرمیتا گراوند میدهند. دختر ۱۶ساله که طبق گزارشها صبح روز یکشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۲، هنگام حرکت به سمت مدرسه، در ایستگاه مترو میدان شهدای تهران، بیهوش شد و بعد از آن به بیمارستان فجر، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارتش، منتقل شد. طبق آنچه رسانههای رسمی و مسئولان اعلام کردند، آرمیتا بعد از بستریشدن در بیمارستان به کما رفته بود و وضعیت پایداری هم نداشت.
به گزارش وطن شهر و به نقل از شرق, رسانهها خبر از مرگ مغزی آرمیتا گراوند میدهند. دختر ۱۶ساله که طبق گزارشها صبح روز یکشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۲، هنگام حرکت به سمت مدرسه، در ایستگاه مترو میدان شهدای تهران، بیهوش شد و بعد از آن به بیمارستان فجر، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارتش، منتقل شد. طبق آنچه رسانههای رسمی و مسئولان اعلام کردند، آرمیتا بعد از بستریشدن در بیمارستان به کما رفته بود و وضعیت پایداری هم نداشت. اخبار از ابتدای بستریشدن این نوجوان در بیمارستان ضد و نقیض بود. همه چیز ابتدا با یک توییت شروع شد و بعد خبرها آرامآرام منتشر شد. بعد رسانههای رسمی واکنش نشان دادند و تصاویری از متروی تهران در خط ۴ منتشر شد که منتسب به آرمیتا بود. این فیلمها بعد از آن منتشر شد که ادعایی مبنی بر درگیری این دختر نوجوان با حجاببانهای مترو مطرح شد. مسئلهای که بلافاصله رد شد و فیلمهایی هم از مترو برای تأیید این ماجرا منتشر شد. مسئلهای که اصالت آن از سوی برخی مورد تشکیک قرار گرفت اما بههرحال منتشرشده از سوی متروی تهران بود و از سوی رسانهها قابل قبول بود. همچنین قوه قضائیه با دعوت از خبرنگاران آنها را برای بازدید به متروی تهران برد تا نشان دهد کابینی که آرمیتا سوار آن بود فاقد دوربین مداربسته است. به نظر میرسد اکنون آرمیتا گراوند به ایستگاه آخر رسیده و به زندگی باز نخواهد گشت. از همان ابتدای وقوع این حادثه، بستریشدن آرمیتا واکنشهایی از سوی فعالان مدنی و سیاسی در پی داشت. در روزهای ابتدایی مادر و پدر آرمیتا در گفتوگویی با صداوسیما خواهان روشنشدن حقیقت شدند. چند روز بعد خبری مبنی بر بازداشت مادر این دختر نوجوان منتشر شد که بلافاصله مورد تکذیب قرار گرفت. بعد از رسانهایشدن ماجرای حال بد دختری ۱۶ساله در مترو و انتقال او به بیمارستان، یعنی سه روز بعد از ماجرا برنامه ۲۰:۳۰ در گزارشی به موضوع بستریشدن آرمیتا گراوند پرداخت. در گزارش صداوسیما که با استفاده از تصاویر دوربینهای مداربسته مترو تهران تهیه شده بود، دختری بدون مقنعه که دوربینها او را از راهروی مترو تا لحظه ورود به واگن نشان میدهند و بعد از چند ثانیه با حال بد به همراه دوستانش از واگن به بیرون میآید. همزمان با انتشار این ویدئوها، شهرداری تهران اعلام کرد که این سری از واگنهای مترو فاقد دوربین در داخل واگن است.
افکار عمومی که سؤال داشت
با وجود آنکه از روز اول این واقعه رسانههای دولتی و صداوسیما شروع به انتشار گزارشهایی در این رابطه کردند، اما افکار عمومی همچنان پر از سؤالهای گوناگون بود که روزنامه هممیهن در شمارهای اعلام کرده بود: «سؤال اینجاست که چرا این روایت مورد پذیرش گروهی از مردم قرار نگرفته و مسئله درگیری او با حجاببانهای درون مترو مطرح شده است؟».
محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا هم در همان روزهای ابتدایی در واکنش به این واقعه نوشت: ماجرای این روزها که فضای خبری را تحت تأثیر قرار داده، به کما رفتن دختری دانشآموز در متروی تهران است. این موضوع میتوانست یک حادثه معمولی باشد، اما چون به اتفاق سال گذشته برای مهسا امینی که منجر به اعتراضات و بحران عمومی شد، پیوند خورد، به یک جنجال تبدیل شد. اینگونه حوادث ظرفیت آن را دارند که تبعات جبرانناپذیری ایجاد کنند. این تبعات بیش از اینکه ناشی از حادثهای باشد که احتمال رخدادن آن وجود دارد، متأثر از ناکارآمدی و استیصال نظام رسمی خبررسانی است که قادر به اقناع افکار عمومی نیست، چون اعتمادی به آن وجود ندارد و پیش از این بارها سوگیری و خلافواقعگویی آن ثابت شده است. با توجه به این واقعیت که متأسفانه مرجعیت رسانهای صداوسیما و خبرگزاریهای دولتی و حکومتی دستکم مخدوش است، یکی از راههای ساده و نتیجهبخش این است که گروه کوچکی از چهرههای شاخص رسانهای مستقل از دولت و نهادهای حکومتی که مراتب حرفهای بودن، تعهد، امانتداری، صداقت، بیطرفی، انصاف و شجاعت آنها مورد تأیید اکثر اصحاب رسانه است و به آنها اعتماد وجود دارد، به هنگام بروز رخدادهایی که اطلاعرسانی درست و دقیق و اطمینانبخش و آرامشدادن به افکار عمومی لازم است، فرصت پیدا کنند با حضور میدانی و جمعآوری اطلاعات و انتشار بدون سانسور، راه را بر رسانههای بیگانه و اخبار مخدوش و شبههآفرین ببندند. فراهمکردن چنین امکانی نتایج ملموس و مبارکی برای کشور خواهد داشت. به امتحانش میارزد».
همچنین احمد وحیدی، وزیر کشور، درباره بیهوششدن این نوجوان ۱۶ساله در متروی تهران گفت این مسئله «کاملا روشن و شفاف» است. او این اتفاق را حادثهای دانست که امکان دارد هر روز و در هر نقطهای از کشور رخ دهد. وحیدی همچنین گفت: «دشمنان و افرادی» سعی داشتند از ماجرای بیهوششدن آرمیتا «سوءاستفاده» کنند. وزیر کشور درباره آرمیتا گراوند گفت: کسانی که به جان این دختر بههیچوجه اهمیت نمیدهند، تلاش کردند و تلاش میکنند آن را به موضوعی برای اغتشاش تبدیل کنند که خدا را شکر دروغگوییشان باعث رسواییشان شده و کسی حرفهایشان را مورد توجه قرار نمیدهد. روایتها درباره ماجرای آرمیتا فراوان است. آنچه مهم است خود آرمیتا گراوند است که به ایستگاه پایانی نزدیک میشود و اگر بود می توانست روایت خودش را برای تنویر افکار بیان کند.
نویسنده:شهرزاد همتی