به گزارش وطن شهر و به نقل از شهر، با عنایت به اهمیت این موضوع و در رابطه با وضعیت قراردادهای خارجی و داخلی اخیر شهرداری تهران، وضعیت درآمد، بدهی، چگونگی تامین بودجه امسال و ۱۴۰۳ و همینطور مسائلی مثل شائبه تراکمفروشی، ساخت مسکن توسط چینیها و سایر مسائل مرتبط با شهرداری تهران، با دکتر «لطفالله فروزنده»، معاون امور مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران به گفتوگو نشستهایم.
به عنوان سؤال اول، در مورد سفر اخیر تیم شهرداری تهران به چین بفرمایید و اینکه این سفر چه ثمرات و نتایجی برای شهروندان به بار خواهد آورد؟
آقای دکتر زاکانی و تیم ایشان از دو سال قبل که مسئولیت شهرداری تهران را پذیرفتند، برنامه تحولی را برای شهر تدوین کردند که ناظر بر چهار رویکرد اصلی بود. رویکرد اول ناظر به «تحول درون شهرداری» در رابطه با فرآیندهای مدیریتی، روحیه نیروی انسانی، ساختارها و الکترونیکی کردن سیستم است، رویکرد دوم «تحول کالبدی شهر» مثل بزرگراهها، پلها، پارکها و بهطور کلی فضای عمومی شهر است که باید متحول شود، رویکرد سوم «تحول درونزای شهر» است که براساس آن نشاط، حرکت، امید، معنویت و ارزشهای اسلامی و نمادهای شهر باید متحول شود و رویکرد چهارم نیز «هوشمندسازی شهر» است.
در رابطه با این چهار رویکرد، اولویتهایی مشخص شد و حوزه حملونقل عمومی نیز یکی از این مهمترین اولویتها در نظر شورای اسلامی شهر و شهردار محترم تهران بود. اکنون میزان استفاده از حملونقل عمومی ۳۰ درصد و حملونقل شخصی ۷۰ درصد است و لازم است که این استاندارد تغییر پیدا کند.
براین اساس، از ابتدا تلاش شد تا با بررسی ظرفیتهای داخلی، مخصوصا در حوزه مترو اقدامات بزرگی انجام شود و بدین ترتیب خط ۶ مترو و بخشی از خط ۷ تکمیل و تعداد زیادی ایستگاه مترو نیز افتتاح شد، از طرفی با خودروسازان و خصوصاً اتوبوسسازان مذاکره شد و حدود دو هزار و ۵۰۰ اتوبوس قرارداد بسته شد، اما نیازهای شهر به اندازهای بود که این مقدار کافی نبود و با بررسی که داشتیم و تمایلی که طرف چینی نشان داد و روابط خوب و اقتصادی که دولت آقای رئیسی با این کشور برقرار کردند، از این ظرفیت استفاده شد. بنابراین سفری را پنج ماه قبل به ریاست دکتر زاکانی به چین داشتیم و ظرفیت چینیها را مطالعه کردیم که دو اتفاق خوب افتاد و متوجه شدیم چین ظرفیت مالی خوبی دارد که «یوزانس» [نوعی از مهلت پرداخت از سوی فروشنده به خریدار برای تامین اعتبار در زمان مناسب] کنند، چرا که منابع مالی بسیار مهم است و بخشی از منابع ما در آنجا بلوکه شده است، از طرفی در حوزه برقیسازی، توسعه اتوبوس، خودرو و خطوط مترو اقدامات بزرگی در این کشور رخ داده است و میتوانند شریک خوبی برای ما باشند. بنابراین دو رویکرد شناخت ظرفیتهای چین برای تامین مالی و دیگری برای انتقال تکنولوژی از چین در این سفر بررسی شد.
بعد از بازگشت از چین و مذاکره با آنها، در حوزه اتوبوس برای تامین حدود دو هزار و ۵۰۰ دستگاه قرارداد بستیم و اکنون کارخانه آن معلوم است و باید یوزانس انجام شود، همچنین گرههای آن توسط رئیسجمهور، معاون اول رئیسجمهور، رئیس بانک مرکزی و وزرای مربوطه برطرف شد که جای تشکر دارد.
علاوهبر اینها، واردات خودروی تاکسی برقی، تکمیل خطوط مترو، مسکنسازی، ساخت ورزشگاه و شهربازی را تفاهم کردیم و مدل توافق بدین شکل است که بخشی از آنها را با یوزانسی که میکنند، خریداری کردیم و بخشی بهصورت سرمایهگذاری است که در واقع با ما شریک میشوند. آن چیزی که استراتژی اصلی ماست، توسعه حملونقل عمومی با استفاده از ظرفیتهای مالی چینیها و انتقال تکنولوژی است.
از جمله مفاد قراردادهای ما با چین میتوان به این موارد اشاره کرد؛ در بحث هوشمندسازی و دوربینهای کنترل ترافیک، ۴۰۰ میلیون یورو، تامین ۱۵۰ هزار موتورسیکلت به میزان ۲۲۰ میلیون یورو، تامین ۲۷ هزار و ۵۰۰ تاکسی برقی به میزان ۵۵۰ میلیون یورو، تامین حداقل ۱۰ هزار ون به میزان ۶۰۰ میلیون یورو، تامین دو هزار و ۵۰۰ اتوبوس برقی ۱۲ متری به میزان ۶۰۰ میلیون یورو، دستگاه زبالهسوز ۶ هزار تنی که ۵۷۹ میلیون یورو است و ۷۰ درصد آن را چینیها وارد میکنند و در مجموع حدود سه میلیارد یورو قرارداد بستیم که منابع آن را چینیها میآورند، ۲۰ درصدش را طبق تعهد بانک مرکزی، شهرداری نقدینگیاش را به بانک مرکزی میدهد و آن ۸۰ درصد تضمین میشود که بعضی از آنها مثل موتورسیکلت، یکساله و تاکسی یکسال و نیم است و اتوبوس نیز سه ساله است. این دستاورد سفر به چین است و امیدواریم از عید نوروز عملیات ورود بخشی از خودروها و موتورسیکلتها را داشته باشیم و تا ۶ ماه آینده نیز اتوبوسها را وارد کنیم.
دراین موارد از ظرفیت تولیدکنندگان داخلی، چطور استفاده میشود؟
ما با چینیها صحبت کردیم و قرار شد خدمات پس از فروش را تولیدکنندگان داخلی بدهند، لذا چینیها را مقید کردیم که با یک شرکت داخلی قرارداد ببندند، در فاز دوم نیز انتقال تکنولوژی داشته باشیم؛ مثلا در اتوبوس شرکت عقاب را به میدان آوردهایم و در بحث خودرو و موتورسیکلت هم به همین ترتیب عمل کردیم. مجبوریم که برای حرکت در راستای توسعه حملونقل عمومی، در مرحله اول واردات کنیم، در مرحله دوم قطعات به کشور بیاید و در مرحله سوم نیز انتقال تکنولوژی صورت بگیرد که در همه این مراحل یک شرکت داخلی که ظرفیت داشته باشد، میتواند این کار را انجام دهد.
ضمنا با شرکت عقاب هزار دستگاه اتوبوس قرارداد داریم و پول آن را دادیم و میدهیم، با شرکت «اسنا» نیز قرارداد بستیم و این شرکت نیز در حال کار کردن است، همچنین با «مپنا» قرارداد بستیم که خودروی برقی تولید کنند، اگرچه قیمتشان بالاتر است. یکی از دستاوردهای ما در چین این بود که کاهش قیمت داشتیم و اکنون به آقایان میگوییم که فضای رقابتی حاکم است و حرکت خودروسازی برقی با حمایت وزیر صمت به جریان افتاده و رقم ۳۰ یا ۴۰ هزار خودروی برقی تولید میشود.
در مورد مسکن، این انتقاد وجود دارد که چرا باید چینیها برای ما مسکن بسازند؟ پاسخ شما چیست؟
برداشت دوستان در این رابطه اشتباه است، کسی برای ما مسکن نمیسازد؛ چرا که اولاً، ما تکنولوژی صنعتیسازی مسکن را نداریم، صنعتیسازی یعنی اینکه برای ما مسکنهایی یکساله میسازند و عمر مفید آن از ۴۰ سال به ۸۰ سال میرسد، بنابراین باید انتقال تکنولوژی انجام شود؛ ثانیاً، منابع مالی این موضوع نیز توسط چین انجام میشود، چه اشکالی دارد که سرمایهگذار خارجی جذب کنیم؟ این یک شاخص توسعه برای کشور است؛ ثالثاً، وقتی سرمایهگذار چینی میآید، از کارگر، مهندس، مصالح و فولاد ایرانی استفاده میشود و پول در بخشهای مختلف تولیدی از این طریق میچرخد. باید دانست که بخش مسکن، بخشی است که حداقل ۸۰ تا ۹۰ صنعت وابسته را فعال میکند. اکنون به همه بخشهای خصوصی اعلام کردیم که هر کسی حاضر باشد سرمایهگذاری کند، با آغوش باز از او استقبال میکنیم، بدینصورت که زمین و پروانه از ما و ساخت از آنها، اگرچه اکنون نیز این اتفاق افتاده است. ضمنا در خط ۱۰ مترو، قرارگاه در حال ساخت است، خط ۸،۹ و ۱۰ مترو نیز با مشارکت بخش خصوصی ایرانی و چینی در حال پیشرفت است، بدین صورت که بخش خصوصی ما ارز را در چین به آنها میدهد و در کشور از ما ریال دریافت میکند و این فرصتی است که ما از ظرفیت سرمایهگذاری، مالی و تکنولوژی چین استفاده کنیم.
قراردادهایی که شهردار تهران در سفر به چین منعقد کرده است، چه زمانی نمود عینی پیدا کرده و شهروندان چه زمانی میتوانند به صورت ملموس شاهد نتایج این اقدامات باشند؟
انتظار داریم اولین تغییرات ملموس در شهر در ابتدای سال آینده اتفاق بیفتد. باید در نظر داشت که وقتی قراردادی منعقد میشود باید منابع مالی آن با بانک مرکزی حل شود، قرارداد نوشته شود، سفارشِ تولید داده شود، در آنجا تولید انجام شده و به کشورمان منتقل شود. به هرحال بسیار امیدواریم که طی ۶ ماه آینده اتفاقات خوبی بیفتد و بستهها به کشور وارد شوند و شهروندان مزایای این قراردادها را به صورت ملموس احساس کنند.
شهرداری تهران در سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۰۰ درصد بودجه را تامین کرد، این اتفاق چطور میسر شد و چگونه به این مسئله دست یافتید؟
با برنامه خوب دکتر زاکانی، جلسات مستمر درآمدی و تعیین تکلیف برای تک تک شهرداران مناطق تهران برگزار میشود. شهرداران مناطق و حوزه شهرسازی که در این موضوع زحمت کشیدند، بسیار فعال بودند. بخشی از منابع درآمدی ما شهرسازی است، بخشی درآمدهای پایدار و بخشی هم درآمدهایی است که طبق قانون برای ما تعیین شده مثل ارزش افزوده عوارض گمرکی.
ما چند برنامه را پیگیری کردیم؛ اولین برنامه این بود که مناطق شهرداری تلاش کردند که صدور پروانه ساخت را تسریع کنند و تعداد پروانهها مخصوصاً در بافتهای فرسوده فعال شدند، همچنین بحث مولدسازی در کمیسیون ماده ۵ دنبال شد که از بخش شهرسازی و امور مناطق شهرداری باید تشکر کرد؛ بخش دیگر نیز مولدسازی بود که خام فروشی نکردیم، مولدسازی کردیم و با بانکها مشارکت کردیم و بخشی از بدهیهای بانکی را از این طریق پرداخت کردیم؛ علاوه بر این بخشی از تامین بودجه نیز به واسطه پیگیریهایی که با سازمان امور مالیاتی، گمرک و بخشهای مختلف دولت داشتیم، توانستیم این بودجه را محقق کنیم. هدفگذاری ما برای سال ۱۴۰۴ است و امسال حدود ۳۰ هزار متمم بودجه ارائه کردیم.
یکی از اقداماتی که درباره تامین بودجه انجام دادیم این بود که با بانکها مذاکره کردیم و آنها نیز مساعدت کردند و درصدی از سود و جریمهها را کم کردند، مثلا اکنون با بانک تجارت و بانک شهر تسویه کردهایم و آنها نیز به ما کمک مالی میکنند که به نوبه خود برای شهرداری درآمد محسوب میشود. مجموعه این اقدامات باعث شد که بتوانیم این بودجه را محقق کنیم و سعی داریم سال آینده نیز در این راستا عملکرد خوبی داشته باشیم.
ضمنا باید به سمت این برویم که از ظرفیتهای مردمی نیز استفاده کنیم تا مردم نیز سودی در مشارکت مسائل شهری داشته باشند و نقش اصلی در توسعه شهر ایفا کنند.
در لایحه بودجه ۱۴۰۳ چه نکات برجستهای دیده میشود؟ اگرچه در بودجه ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ مشخص است که تمرکز زیادی به بخش توسعه حملونقل عمومی شده است.
از اولین روزی که با شورای شهر کار خود را آغاز کردیم، برنامه چهارم را تدوین کرده و مقیدیم که در راستای همین برنامه حرکت کنیم. مسئله توسعه حملونقل عمومی در کنار بخشهای دیگر مثل توسعه میادین میوه و ترهبار، توسعه شهروند، فضای سبز، اقدامات فرهنگی و… همزمان جلو میرود، اگرچه نمود اقدامات در بخش حملونقل عمومی است. اکنون در بخش اجتماعی قدمهای بزرگی مثل ساماندهی معتادان متجاهر، کودکان کار، زنان سرپرست خانوار و اشتغال آنها، گسترش فضای سبز، بوستانها و کمربند سبز برداشته شده است و باید این حرکت را توسعه بدهیم.
امسال حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در طرح «من شهردارم» شرکت کردند که به معنای اعتماد مردم است. در این طرح مردم پروژه تعریف کردند و سعی داریم که این پروژهها را پیگیری و تکمیل کنیم. در عین حال توسعه واگنهای مترو، اورهال اتوبوسها و ورود اتوبوسهای جدید را در دستور کار داریم و این جریان باید تقویت شود.
در بودجه ۱۴۰۳ نگاه ما این است که انشاءالله این کارها به نتیجه برسد و اَبتر نماند. به هرحال به نتیجه رسیدن کار، زمانبر است، مثلا ساخت تونل مترو ممکن است پنج سال طول بکشد، اما مهم آن است که این کار تداوم داشته باشد. یکی از بحثهای ما در پایش طرحها این است که تک تک پروژهها را پایش کنیم. اکنون شنبههای امید و افتخار ادامه خواهد داشت و امیدواریم روز به روز پروژههای جدید برای شهروندان بهرهبرداری کنیم.
عنوان شده است که ۴۰ درصد درآمد شهرداری حاصل درآمد پایدار بوده است، این اتفاق چگونه محقق شده است؟
درآمد پایدار موضوع عوارضهاست. ما از سال قبل به مردم اطلاعرسانی کردیم، برای تکتک شهروندان فیش جدا صادر و به شهروندان پیامک ارسال کردیم و آنها را درگیر کردیم. سال گذشته دو هزار میلیارد و امسال نیز امیدواریم دو تا سه هزار میلیارد تومان دریافت کنیم. ما به مردم اعلام کردیم پولی که پرداخت میکنند، در چه مواردی صرف میشود؛ پروژههایی که محلی است و مردم آنها را میبینند، به آنها انگیزه میدهد که عوارض نوسازی و پسماند خود را بهتر پرداخت کنند. در مورد ارزش افزوده که حق ما بوده به خوبی پیگیری کردیم و این مورد هم جزو درآمد پایدار محسوب میشود. در مسائلی که حقوق شهرداری بوده، با نهادها مذاکره و گرهها را باز کردیم؛ مثلا در رابطه با پادگان ۰۶ ارتش چندین سال گرهای افتاده بود که این مشکل حل و اکنون هم فضای سبز به شهر داده شد و مشکل ارتش نیز حل شد، زمینی مرتبط با وزارت دفاع حدود ۱۲ هکتار فضای سبز به شهر داد و مشکل آنها نیز حل شد، با بخش اوقاف نیز مسائلی را حل کردیم و به طور کلی تعامل خوبی با نهادها داشتیم و درآمد پایدار از این جهت افزایش یافته است. اکنون دکتر زاکانی با بسیاری از دستگاهها قرارداد بسته است که زمین بیاورند و برای پرسنلشان مسکن بسازند و آن را توسعه بدهند، این اقدام علاوهبر نوسازی، برای شهر درآمد به دنبال خواهد داشت و برای سازمان مربوطه نیز منافع خوبی خواهد داشت.
همیشه یکسری شائبهها در مورد تراکمفروشی در شهرداری تهران وجود داشته است؛ نظر شما چیست؟
وقتی ۸۰ درصد پروانههای ما در بخش بافتهای فرسوده شهر است، تراکمفروشی چه معنایی دارد؟ اکنون بافت فرسوده نوعی آسیب برای مردم است و اگر زلزله و حادثهای بیفتد، چه میشود؟ ما در این بخشها تسهیلگری کردهایم و مردم پروانه گرفتهاند و در بافت فرسوده مشغول ساخت و ساز هستند، ما کمترین میزان برجسازی در شهر را داریم و تعداد آن در حدود دو یا سه برج است که شاید آنها هم از قبل شروع شده باشند. در زمان آقای قالیباف اجازه داده شد که در بافتهای فرسوده تعداد طبقات از سه به چهار برسد که مردم تشویق شوند و اگر تجمیع کردند، طبقهای تشویقی بدهند اما آقای حناچی (شهردار سابق تهران) و آخوندی (وزیر مسکن دولت قبل) این موضوع را تعطیل کردند و نتیجه آن شد که ترمیم بافت فرسوده انجام نشد و مردم گرفتار شدند؛ این گره اکنون باز شده و به کسانی که قصد نوسازی داشته باشند یک طبقه تشویقی دادهایم، حال اسم این کار شهرفروشی است؟
نوسازی یک اصل مهم در شهرداری است، باید قبول کرد که در تهران حدود ۵۰ درصد شهروندان مستاجر هستند! باید چه اقدام و گشایشی برای این شهروندان انجام داد؟ اگر ما زمینهایی که بارگذاری کردیم، برای مردم تبدیل به مسکن کنیم، چه اشکالی دارد؟ دوستان باید واقعبین باشند، رقابت سیاسی در شهرداری معنایی ندارد؛ اکنون اگر بزرگراه، پارک، مسکن و… در شهر درست شد نفعش برای مردم است. شهرفروشی زمانی است که برجهای آنچنانی تحویل میدادند، نه اینکه بافت فرسوده را نوسازی کنیم و اسمش را شهرفروشی بگذاریم. اکنون منطقه ۱۱ و ۱۲ تهران که وسط شهر است، شبها کاملا خاموش است، چرا که اسکان کم است و باید کاری کرد که مردم بتوانند در این مناطق زندگی کنند.
اصلا ما چیزی به نام تراکمفروشی نداریم. بخشی از درآمد از صدور پروانه است که هرکس طبق قانون برای دریافت پروانه باید عوارض مشخصی پرداخت کند، بخشی هم گواهی است که باید مبلغی برای آن پرداخت شود و شاید این رقم ۶۰ درصد درآمد را تشکیل بدهد و ۴۰ درصد آن نیز درآمد پایدار است که بینظیر است و برخلاف همیشه که ۷۰ به ۳۰ درصد بوده، اکنون ۶۰ به ۴۰ درصد رسیده است.
در دورهای این نگاه وجود داشت که شهر را باید گران اداره کرد و این گزاره علنا عنوان میشد، آیا الان هم چنین نگاهی وجود دارد؟
ما معتقدیم که شهر را باید به گونهای اداره کرد که شهروندانش آسایش داشته باشند. شهری که ۵۰ درصد مردم آن مستاجر هستند، مردمش آرامش چندانی ندارند. باید کاری کرد که مردم صاحبخانه شوند، سرانههای آموزشی و تفریحی لازم را دریافت کنند، حملونقل عمومی آنها تسهیل شود و حداقلها برای مردم فراهم شود. مردم نباید برای رسیدن اتوبوس یک ساعت در ایستگاه معطل شوند. باید این مشکلات را حل کرد؛ اکنون ۹ میلیون نفر در تهران زندگی میکنند و چهار میلیون نفر نیز در رفت و آمد به شهر هستند، باید کاری کرد که دسترسی به خدمات شهر تسهیل شود. البته این معنای توسعه سایر شهرهای کشور است، باید امکاناتی فراهم کرد که مهاجرت از شهرها کاهش یابد، وقتی مسئله اشتغال و مسکن در شهر حل شود، مهاجرت به شهرهای دیگر کاهش پیدا میکند.
نگاه دوستان دورههای قبل مدیریت شهری، نگاه اقتصادی است و معتقدند که اصل اول در همه چیز را «سود» تعیین میکند، در حالی که ما معتقدیم پیشرفت و عدالت در اصل امور است. معتقدیم باید به معنویت مردم رسیدگی کرد و همه چیز در سود آن نیست. حاکمیت باید برای مردم زمینه حکمرانی خوب را فراهم کند، اینکه شما تهران را گران کنید، برجسازی کنید و میلیاردها تومان سود کنید، قابل قبول نیست، ما معتقدیم باید عدالت حاکم شود و همه از مزایای شهر استفاده کنند. اکنون بیشترین جذب سرمایه را داشتهایم درحالیکه در دورههایی ۵۰ پروژه سرمایهگذاری در شهر قفل بود و اکنون این پروژهها در حال باز شدن هستند. ما نه کمونیست هستیم که بگوییم سر سرمایهگذار را باید بُرید و نه تفکر لیبرالی داریم، معتقدیم که حق سرمایهگذار و شهر محفوظ است.
تشکیل خزانه واحد در شهرداری، اقدام مؤثری به نظر میرسد، این بستر چه محاسنی دارد؟
مدیریت مالی با منابع اصلی انجام میشود، نمیتوان برنامه داشت اما به منابع آن نگاه نکرد، بسیاری از ایدهها و مسائلی که به نتیجه نمیرسد، به دلیل بیتوجهی به منابع آن است. ما برای آنکه بتوانیم منابع را تجمیع و شناسایی کنیم و آنها را متناسب با بودجه مصوب شورای شهر تخصیص بدهیم، خزانه واحد را ایجاد کردیم.
خزانه واحد، شفافیت است و نشان میدهد درآمدهای شهرداری به چه شکل است. ضمناً در این راستا هیچ مانعی برای شرکتها ایجاد نکردیم، شرکتها موظف هستند که هزینهها را به حساب واریز کنند و ما آن را عیناً به آنها پرداخت کنیم، اما نظارتی به صورت قبل، حین و بعد از خرج انجام میدهیم که از مزایای این اقدام است. اینکه بدانیم کسی یک مبلغ را کجا میخواهد ببرد و چه کند و چه دستاوردی دارد، یعنی مدیریت مالی حساب شده. ما مدیریت لجستیک نداریم و مدیریت تخصیص منابع و استفاده بهینه از منابع را در دستور کار داریم، محاسن آن بدین صورت است که میفهمیم الان باید حقوق بدهیم و هزینههای جاری را تامین کنیم، مثلا اکنون کمتر دستگاهی پیدا میشود که قبل از ۲۶ هر ماه حقوق کارکنانش را پرداخت کند، اما ما پرداخت میکنیم و خیالمان از این بابت راحت است.
در حال حاضر وضعیت بدهیهای شهرداری به چه صورت است؟
بخشی از بدهیهای شهرداری به بانکهاست که مهمترین بدهی ماست. حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان بدهی ادعای بانکها بود که با جلسات متعددی که تشکیل دادیم، مشخص شد عمدتا کنسرسیوم بانک تجارت، ملی و سپه برای خط ۴ مترو دریافت کرده بودند و متاسفانه پرداخت نکرده بودند و ما وارث این بدهیها هستیم. برای این موضوع مذاکره کردیم و همکاری خوبی از سوی بانک تجارت داشتیم و کنسرسیوم را از ۶۰ هزار به ۲۰ هزار میلیارد تومان رساندیم و تا آخر سال مابقی این مبلغ نیز در تلاشیم که تسویه شود. با بانک شهر نیز تعامل خوبی داشتیم و نزدیک ۴۵ هزار میلیارد تومان به آنها بدهی داریم که حدود ۱۰ هزار میلیارد را تسویه و برنامه ۱۵ هزار میلیاردی نیز تا پایان سال داریم که مابقی آن را سال آینده تسویه کنیم. همچنین با بانک صادرات درحال تسویه کامل بدهی هستیم و مجموعا بدهی شهرداری از ۱۵۰ هزار میلیارد به ۷۵ هزار میلیارد تومان رسیده است.
بخشی از بدهیها نیز به پیمانکاران است که انتهای سال گذشته به پیمانکاران براتکارت دادیم و تسویه کردیم و امسال نیز دو تا سه هزار میلیارد تومان بدهی خود را با پیمانکاران تسویه خواهیم کرد؛ حُسن این کار نیز آن است که پیمانکاران از این طریق کار خود را از فروردین آغاز میکنند.
البته همیشه بدهی در شهرداری وجود دارد اما مهم آن است که بدهیها به صورت جاری باشد و عقب نیفتد. بخش زیادی از پرداخت بدهیها با استفاده از ابزارهای مالی نوین است و سال آینده نیز با بورس کار میکنیم و کارهای بزرگی در این زمینه رقم خواهیم زد.
وضعیت طلب شهرداری از دولت قبل و دولت فعلی چگونه است؟
تا امروز نزدیک ۱۵۰ هزار میلیارد تومان از دولت و دستگاههای اجرائی طلب داریم. خوشبختانه اخیرا دکتر زاکانی به رئیسجمهور نامهای فرستادند و ایشان نیز به سازمان برنامه و بودجه دستور دادند که این موضوع در بودجه عنوان شود و در مجلس نیز مصوب شود؛ اعلام کردیم که این بدهی را به صورت ملک، دارایی و حواله نقد پرداخت کنند و در بخش حملونقل صرف شود. این موضوعات را احصا و مستندسازی کردیم و بخشی در وزارت اقتصاد حسابرسی شده و بخشی از آن نیز در کمیسیون ماده ۷۷ به صورت قضائی حکم صادر میشود و امیدواریم مشکل حل شود.
در یک مرحله به سازمان مدیریت پنج هزار میلیارد اعلام کردیم و آنها نیز قبول دارند و مجوز پرداخت میخواهند که با دستور رئیسجمهور امیدواریم در مجلس نیز مطرح و تصویب شود. اکنون دستگاهی عوارض خود را به میزان ۳۰ هزار میلیارد تومان به شهرداری پرداخت نکرده است و این هزینهها باید به نحوی پرداخت شود. به هرحال تلاش ما تعامل است، اگر نشد از طریق قضائی اقدام میکنیم و اگر باز هم نشد برایشان نیوجرسی میگذاریم!
یکی از مشکلات شهروندان غیر از موضوع حملونقل و آلودگی هوا، موضوع مسکن است، چطور باید این مسئله را برای شهروندان مدیریت کرد؟
مسکن یک کار تیمی است و دولت و همه دستگاهها باید پای کار بیایند. نقش شهرداری این است که عمدتاً در کاهش عوارض، صدور پروانه و ایجاد مشوقها تسهیلگری کند. مدلی که ما برای نوسازی بافت فرسوده ایجاد کردهایم، علاوهبر نو شدن شهر، مشکل مسکن را نیز حل میکند. زیرساختهای این موضوع نیز فراهم است و وزارت راه و شهرسازی باید نگاه ویژهای به بافتهای فرسوده داشته باشد و اگر متولی کار بشود و بانکها را پای کار بیاورد، شهرداری نیز حتما حمایت میکند و در این موضوع پیشگام است.
ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، در پایان اگر نکتهای باقی مانده و جمعبندی دارید، بفرمایید.
درخواست میکنیم که شهروندان و نخبگان به ما کمک کنند و ایدههای خوبی که میتوانیم شهر را بهتر اداره کنیم به ما ارائه کنند. شهرداری سرمایه بزرگی از یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر که ایده خود را ارائه کردهاند دارد. ما از همه دوستان و رقیبان دعوت میکنیم که توصیههای خود را ارائه کنند و اقداماتی که نتوانستند انجام دهند را به ما بسپارند تا در فرصتی که داریم، بتوانیم براساس اولویتها کار کنیم. در کارهای سازمانی و حاکمیتی شناخت اولویت بسیار مهم است، ما از همه منتقدانمان سؤال میکنیم که آیا در تهران چیزی مهمتر از حل مسئله ترافیک و آلودگی هوا و مسکن داریم؟ امکان دارد هر عملکردی یکسری اشتباهاتی داشته باشد که آماده شنیدن همه این انتقادات هستیم و خواهشمندیم مردم نیز نظرات ما را پیگیری کنند و رسانهها نیز این مطالبات را از ما داشته باشند. آلودگی هوا چپ و راست و انقلابی و ضد انقلاب نمیشناسد و اگر همگی همت داشته باشیم، معضلات شهر رفع خواهد شد.