*یادداشت شهردار منطقه ۹؛
طرفداران آموزش های شهروندی معتقدند که دو رکن اساسی اصلاحات در همه جوامع، نهادسازی و ارتقای مناسبات اجتماعی و فرهنگی از طریق آموزش است. این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و پا به پای هم باید رشد کنند. در کشور ما این آموزش ها از چند دهه قبل در مدارس به شکل رسمی و با عنوان تعلیمات مدنی سابقه داشته است؛ اما به صورت غیر رسمی چند سالی است که مورد توجه قرار گرفته است و نهادهای مختلف از جمله شوراها و شهرداری ها بدان اهتمام کرده اند. اما هنوز به معنای واقعی شهر های ما نتوانسته اند از ظرفیت های موجود در شهر ها برای این منظور استفاده کنند چرا که شهر آموزشدهنده به شهروندانش فضا برای یادگیری میدهد، فضایی که به روی آنها باز است، شهر آموزشدهنده فضاهایی برای ملاقات افراد ایجاد می کند که هر فرد دانستههای خود را برای تبادل با دیگران همراه میآورد. آموزش دهندگی شهر مستلزم طراحی فضاهای شهری مناسب ، محیط فراگیر و غنی شهر است و هم نیازمند وجود یک ساختار فرهنگی و اجتماعی که به تداوم آموزش آگاه است، آموزش باید به صورت بخشِ طبیعی از زندگی روزمره در فضای شهری باشد، در شهری که موقعیتهای آموزشی و فعالیتهای فرهنگی را در سطح وسیعی عرضه میکند، مردم امکان یادگیری ضمن زندگی را خواهند داشت.
ارائه آموزشهای زیست محیطی، چگونگی تعامل با طبیعت و چرخههای زیستی و بالا بردن آگاهی عموم مردم در زمینه بازآفرینی شهری در کنار افزایش تعاملات اجتماعی ،خلق روحیه مشارکت شهروندی و ایجاد احساس تعلق به شهر و محل زندگی امروزه در همه شهر های آموزش دهنده اهمیت دارد چرا که ارتقاء مشارکت اجتماعی و فرهنگ شهروندی با استفاده از فضاهای شهریِ با کیفیت امکان پذیر می باشد.
گفتگوی رو در رو در بین شهروندان مستلزم ایجاد فضای گفتگو است و فضای گفتگو میتواند پیادهرو مناسب، پارک، پارکلت، پلازای شهری، فرهنگسرا، پارکهای علمیـ آموزشی، کتابخانه، نمایشگاه و سالنهای کنسرت، تئاتر، موسیقی، کافه های مختلف، جشنواره، کارناوال، سمینار، مجله ورسانههای مختلف و یا فضا های مذهبی مانند مسجد، تکیه، حسینیه، سقاخانه، تعزیه و…… باشد که همگی جزئی از فضاهای عمومی شهر هستند.
حال سوال اینست که آیا تهران یک شهر آموزش دهنده هست ؟ نقش مبلمان و تجهیزات شهری به عنوان رسانه های محیطی به عنوان یکی از ابزارهای آموزش در شهر تهران چقدر است؟ آیا فضا های عمومی ما فضای تعاملات اجتماعی را فراهم می کند؟
واقعیت اینست که فضاهای عمومی در شهر تهران نتوانسته است حتی از رسانه های محیطی برای ارتقاء آگاهی و آموزش های شهروندی استفاده نماید و جای رسانه های محیطی بشدت خالی است، آن چه که برای ما در فضاهای عمومی مورد توجه است بحث نوع کنش یا فعالیت شهروندان در فضای شهر است که متاسفانه کیفیت پائین فضاها باعث گردیده است که تعاملات اجتماعی، دیدارها، برخوردها و صحنه حضور شهروندان شدیدا تضعیف شود.
مبلمان شهری دارای معنای بسیار وسیعی است، مبلمان شهری شامل تجهیزات شناخته شده و نصب شده در شهرها، خیابان ها و فضاهای باز می باشد که مورد استفاده عمومی قرار می گیرد. ایستگاه های اتوبوس، علائم شهری، پارکلت ها، کلیه تجهیزات شهری ، صندلی ها، بیلبوردها و…. همگی جزو مبلمان شهری به حساب می آیند. مبلمان شهری نه تنها نمادی از تاریخ و فرهنگ یک شهر است و هویت شهر و حس تعلق را در افراد زنده نگه می دارد ، نقش مهمی به عنوان رسانه های محیطی در شهر های آموزش دهنده دارند، تعدد و گوناگونی این عوامل در شهر پتانسیل بسیار خوبی را به منظور سود جستن در جهت انتقال مفاهیم آموزشی در اختیار برنامه ریزان و مدیران شهر آموزش دهنده قرار می دهد.
برای مبلمان شهری در شهر آموزش دهنده نه تنها زیبایی و شکیل بودن فرم وتناسب اندازه آن ومکان یابی مناسب این رسانه ها مدنظر است ، بلکه محتوای آنها و تناسب محتوا با رسانه محیطی مورد نظر نیز اهمیت ویژه ای می یابد .