به گزارش وطن شهر و به نقل از میراث آریا، آخرای تابستان، دل توی دلتان نیست، به دنیای شگفتیها قدم بگذارید و جایی متفاوت برای رفتن را انتخاب کنید ولی در تهران گیر افتادهاید و هیچ چیز جور نیست که دار و درخت و خانه و کاشانه و فرهنگ و هنر جدیدی را ببینید، هیچ غمتان نباشد، کافی است هر جای پایتخت که هستید خود را با مترو یا ماشین به بلوار میرداماد، نبش کوچه دفینه برسانید و قدم در دنیای هنر جهان و دوره اسلامی بگذارید.
آدابدانی به وقت موزهگردی
به مقصد که برسید پردیس فرهنگی-موزهای دفینه با نمایی جذاب برایتان دلبری میکند. در طراحی نمای سازه از یک قطعه قالبریزی استفاده شده و پنجرههای اطراف آن به شکل بیضی است و نور فضای داخلی را تامین میکند، تماشای بیرون موزه که تمام شد، با خانواده، گروه دوستی یا هنردوست هنرمندی که آمدید وارد شوید، بلیت موزهها را تک تک، یا به صورت بستهای میفروشند، مبلغش هم معقول است و رضایتبخش.
حال باید پاپوش بپوشید، پاپوشهایی نایلونی و آبی رنگ. چرا که قرار است به موزه هنر جهان قدم بگذارید و همه چیز باید طبق اصول باشد. قوانین را با رسم شکل در ورودی هر موزه نوشتهاند. اینجا خبری از دود و دم سیگار نیست. خوراکی خوردن موقع بازدید اصلا راه ندارد. فلش دوربین را باید غلاف کنید. آرام و با طمأنیه حرف بزنید و گفتن ندارد که نظافت را هم حتما باید رعایت کنید.
سخنی که تکانتان میدهد
حال همه چیز آماده است، بعد از رد شدن وسایلتان از دستگاه و گذاشتن وسایل سنگین در کمدهای امانت داری، راه شما را فرامیخواند به دنیای هنر جهان در طبقه همکف مجتمع فرهنگی موزهای سردار آسمانی(دفینه).
«ای فرزند آدم اندیشه کن و بگو کجایند پادشاهان جهان و صاحبان دنیا که آن را آباد کردند و نهرها کندند و درختان را کاشتند و شهرها را بنا کردند و بعد با ناخرسندی از آنها جدا شدند»
این حدیثی از امام حسین (ع) است که روی استندی آبی رنگ به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی نقش شده و هنگام ورود به موزه هنر جهان به رویتان لبخند میزنند.
حظتان که از این کلام ارزشمند به تمام رسید، حال از سمت راست شروع کنید به تماشا. اولین ویترین مربوط به آثار ایران قبل از اسلام(ایران باستان) است.
قدیمیترین شیای که در این ویترین وجود دارد مربوط به تمدن جیرفت و برای ۴ هزار سال پیش از میلاد است و احتمالا برای غلات و مایعات از آن استفاده میشده است. اینکه از آن زمان این میزان از ظرافت و هنرمندی در ظروف لحاظ میشده آن هم بدون ابزار خاص صنعتی، شگفت انگیز است.
«سنگ وزنه» که شبیه قفل است شاید برایتان جالب باشد این هم برای تمدن جیرفت است، یک جام و کمربند مفرقی برای تمدن ایلام و بشقاب شیشه ای برای دوره سیستان همه و همه را میتوانید به کوچکترین عضو گروه و خانوادهتان که همراهتان آمده توضیح دهید و ببیند که مردم روزگاران قدیم، چه ظرف و ظروف و وسایلی داشتند.
یک سنگ افراشته آنجا هست، معمولا روی مزار بزرگانان پهلوانان و قهرمانان می گذاشتنتش. در فلات ایران به فرم های مختلف ساخته میشده و آن هم دیدن دارد.
قربانیانی که از قربانی بودن ناراحت نیستند!
گشت و گذارتان در این تمدنها که تمام شد، با نگاه به ویترین دوم خود را دعوت به دنیای هنر کشورهای جنوبی آمریکای لاتین کنید. «این ویترین مربوط به کشورهای جنوبی آمریکای لاتین اشت از تمدن مایا، آسک، اولمک تا اینکا هم اینجا آثاری را مشاهده میکنید. اینها اقوام سرخ پوستی بودند که در آمریکای لاتین زندگی میکردند و خدایان مختلفی را میپرستیدند. در استفاده از گل رس بسیار مهارت داشتند.
بعضی از اقوام مثل «مایا»ها برای خدایانشان انسانها را هم قربانی میکردند. این طور که، بچهای که متولد میشده از اول تصمیم میگرفتند در محیط خاصی قرار دهند، رشد کند. بعدها که بزرگتر میشده، او را برای خدایشان قربانی میکردند، نکته جالب اینجاست که قربانیان هم خیلی از این موضوع ناراحت نبوده و این قربانی شدن را راهی ارتباطی با خدایانشان میدانستند.»
اسکندر مقدونی و سردیسهایش
او ادامه میدهد: ویترین سوم این موزه مربوط به دوره سه سلوکی و اشکانی و ساسانی است و همه این سردیسها مربوط به آن دوره هستند. در دوره سلوکی جانشینان اسکندر در ایران مستقر میشوند و ما تحت تاثیر هنر یونانی-رومی قرار میگیریم (به اسم هنر هلنی) آرایش موها، فرم چهرهها و حتی لباسهایمان هم شبیه یونانیها میشود.
اینسردیسها از گچ، سنگ مرمر و سنگهای رسوبی هستند. دومی ازسمت راست بالا و چهارمی در همان ردیف منسوب به اسکندر را مقدونی میدانند. سردیس خانمی زیبا ساخته شده از سنگ مرمر هم آنجاست که مربوط به دوره ساسانی است. اینجا هر مجسمه داستانی دارد برای شنیدن.»
ویترینهای وسط هم برای خودشان دنیایی دارند دیدنی. یکی از آنها «آمفورا» است؛ خمره سفالی بزرگ با دو دسته. در مراسم های آیینی از آنها استفاده می شده و نوشیدنیها و روغنهای مقدس را در آن نگهداری میکردند. با دقت که نگاهش کنید روی آن منقش به تصویر خدایان مختلف یونانی است.
به دو صورت هم ساخته می شده یا مثل همین ظرف در موزه، زمینه به رنگ مشکی بوده و نقاشیها به رنگ سفال یا اینکه زمینه به رنگ سفال بوده و نقوش به رنگ مشکی بوده است.
به دنیای معابد وارد شوید
از معابد و دنیای اسرار آمیزشان خوشتان میآید، ولی راه دور است و دیر؟ طوری نیست، در امتداد موزه گردیتان به معابد میرسید و یک نقاشی که ماههای مختلف معبد شینتو را نشان میدهد. روی ابریشم کشیده شده و طوماری است با ۶ متر طول.
روی دیوار بالای این ویترین هم قسمت های مختلف معبد شینتو کشیده و کار شده است. چند قدمی راه بروید. ماکت مینیاتوری معبد شینتو هم میبینید، نقش اژدها کار شده در معبد پررنگ است و زیاد.
ماجرای بودای دو طرفه و ساموراییها
بعدش نوبت بوداهاست. بوداها مربوط به هند و چین و ژاپناند، میگویند بودا شاهزاده ای بوده که به دنبال زندگی معنوی و روشن ضمیری بوده است. رفاه را ترک میکند به سمت تعالیم اخلاقی می رود. کلی بودا اینجاست از جنسهای مختلف و ایستاده و نشسته دور هم جمع شدهاند و شاید آنها هستند که دارند شما را تماشا میکنند.
بودای دو طرفه هم دیدن دارد، یک طرفش هنوز به دنبال زندگی معنوی نرفته و مدل اشرافی دارد و طرف دیگر آن وارد زندگی معنوی شده است و سادهتر است.
با ساموراییها رابطهتان چگونه است؟ اینجا شمشیر کاتانا معروف به شمشیر سامورایی هم هست. «این شمشیر مربوط به اوایل قرن هجدهم است نحوه ساخت این شمشیر نسل به نسل منتقل می شده، به خاطر همین خاندانهایی که رمز و راز ساخت این شمشیرها را میدانستند و آن را میساختند در جامعه بسیار مورد احترام بودند» اینها را راهنمایموزه برای عدهای بازدیدکننده توضیح میدهد و آنها هم با دقت و اشتیاق به آن گوش میدهند.
ویترین اشیای عاجی، جای بعدی است که باید دید. عاج برای اولین بار برای ساختن سر نیزه، چاقو، سوزن استفاده میشده، اما رفته رفته کارکرد خودش را از دست میدهد و تزیینی میشود.
بیایید تا بچهها مشغول مجسمهها هستند سری به دنیای تصویر و رنگ و نقاشی بزنید. نقاشی فتحعلیشاه قاجار، اثر میرزا بابای شیرازی یکی از هنرمندان مشهور دوره قاجار تخت دیوار ایستاده است و شکارگاه را با همه جزئیات به نمایش میگذارد و با تماشایش انگار از دنیا جدا و نقطهای دیگر از تاریخ پرتاب میشوید.
غولپیکرهایی یا جزئیاتی شگفتانگیز
خسته که نشدهاید؟ نوبتی هم که باشد، نوبت بخش پیکرهاست. پسر بچههای آفریقایی که به آنها پسر بچهها ماهیگیر هم میگویند در ابعاد واقعی از جنس خمیر گل رس ساخته شدهاند و کار دست اتریشیها هستند. خوش خندهاند و بسیار واقعی. با شیطنت نگاهتان میکنند.
به دنیای نقاشی و نگارهها خوش آمدید
خب اگر عشق نقاشی هستید اینجا نعمت فراوان است از اثر انتزاعی سهراب سپهری خودمان تا ۵ اثر چاپی از پیکاسو هست برای دیدن.
«رقص صلح» متشکل از طرح افراد به رنگ و نژادهای مختلف که دست در دست هم هستند و پرنده صلحی که شاخه زیتون به منقار دارد را میتوانید اینجا به تماشا بنشینید. شمایل نگاری هم بخش دیگری است که دقت در آن شاید دقایقی طولانی شما را در دنیای خود غرق کند.
از تماشای پرده خانه خدا تا برگی از یک شاهنامه
قسمت جنوبی موزه هنر جهان، با پلههای مارپیچ شما را به نیم طبقه دوم و موزه هنر اسلامی میرساند. ۲۱ پله را که طی کنید به مقصد رسیدهاید، به اطراف نگاه کنید، معماری داخلی این بخش فضایی محرابی شکل دارد و این یعنی وارد دوره هنر اسلامی شدهاید. اینجا میتوانید به تماشای پرده قدیمی خانه خدا بنشینید. این پرده کعبه سال ۱۳۷۹ هجری قمری در مصر بافته شده و یک سال روی پرده خانه خدا نصب بوده است و سال ۱۳۳۵ هجری خورشیدی به ایران هدیه میشود.
در قسمتی دیگر از هنرهای دوره اسلامی ظروف زرین فام منحصر به فرد در کنار قرآنهای قدیمی بسیار ریزنقش و آثاری که از دوره ایلخانی را میتوانید تماشا کنید. در این جا اولین تفنگ ساخته شده در ایران نیز در اندازه بسیار بزرگ را خواهید دید و تنها برگ از شاهنامه قوام در ایران است و قصهای شنیدنی دارد.
هر کدام از این آثار وقت و دقت و اشتیاق میطلبد برای دیدن و تماشا. حال شما هنر جهان و هنر اسلامی را درست در دل پایتخت تماشا کردهاید و میتوانید آخر تابستان را در قاب دوربینهای موبایلتان ثبت کنید.